چگونه موفق شویم؟ | 5 اصل موفقیت از نظر باراباشی
1402/10/23
گاهی اوقات تلاش هایمان منجر به شکست میشود . در آن زمان تردید ما را فرا میگیرد و از خودمان میپرسیم که آیا اصلا چیزی به اسم موفقیت وجود دارد؟ در راه درستی قدم گذاشته ایم؟ آیا انتهای این مسیر، موفقیت در انتظار ما است؟ در این دوره ی تکنولوژی، با حجم زیادی از تجربه های افراد موفق توسط رسانه، سمینار و کتاب های راز موفقیت روبرو هستیم. در این صورت نباید راز ناگفته ای از موفقیت باقی مانده باشد. اما چرا موفق نمی شویم؟
همه ی انسان ها به طور ذاتی به دنبال موفقیت هستند. اما تعریف هر فرد از موفقیت متفاوت است.
با بررسی الگوهای رفتاری افراد موفق می دانیم که دو نوع موفقیت وجود دارد. نوع اول موفقیت، آن رضایت درونی است که انسان پس از رسیدن به اهداف شخصی خود احساس می کند. به عنوان مثال می توان به حس لذت انجام سفال گری در روز تعطیل اشاره کرد. این نوع از موفقیت از نظر اجتماعی اعتبار خاصی برای ما به همراه ندارد. اما همه ی ما لیستی از افراد موفق در ذهن مان داریم که می توان افراد مشترکی در آن پیدا کرد. پس این افراد به موفقیت هایی در زندگی خود رسیده اند که مورد قبول اکثریت جامعه هستند. این موفقیت که احترام عموم مردم را به ارمغان می آورد، موفقیت نوع دوم است.
پس تا الان متوجه شدیم که موفقیت نه تنها یک پدیده فردی بلکه بیشتر یک پدیده جمعی است.
حالا وقت آن است که به سراغ سوال اول برویم؛ چگونه موفق شویم؟
به طور حتم تا الان روش های بسیاری برای موفقیت را بررسی کرده اید. اما در این مطلب می خواهیم به روی "قوانین موفقیت" تمرکز کنیم.
در ابتدا باید دوباره توجه کنیم که قانون های رسیدن به موفقیت با روش های رسیدن به موفقیت متفاوت است. همان طور که میدانیم قوانین برگرفته از اصول ثابتی هستند. اما به ازای هر فرد، روشی برای انجام کاری هست. پس نباید بر اساس یک سری چارچوب های ذهنی، موفقیت های افراد را مورد سنجش قرار دهیم. همین طور نباید الگوهای رفتاری تکرارشونده بین بعضی از افراد موفق را به عنوان قانون اعلام کرد. به عنوان مثال اگر گروهی از افراد موفق را می شناسیم که سحرخیز هستند؛ نمیتوان آن را تعمیم داد و بگوییم پس هر فردی که سحرخیز است، موفق است. همانطور که هر روز بسیاری از مردم صبح ها زود بیدار می شوند ولی حتی اسم آن ها به گوش ما نرسیده است.
البته که تنها با عمل به این قوانین نمی توان موفق شد. هیچ موفقیتی بدون تلاش و عملکرد صحیح ممکن نیست. اگر تلاش را با این قوانین همراه کنید می توان گفت که سریع تر به موفقیت نزدیک می شوید.
حالا به تفسیر 5 قانون موفقیت برگرفته از کتاب "فرمول؛ قوانین جهانی موفقیت" می پردازیم.
در بعضی رشته ها ارزیابی تلاشی که منجر به موفقیت می شود، آسان است. فرض کنید شما قهرمان تنیس جهان را در مسابقه شکست دهید، واضح است که شما از آن به بعد قهرمان جهان خواهید بود. اما در بعضی رشته ها (مانند شاخه های هنری نظیر موسیقی، نقاشی و ... ) که اندازه گیری تلاش در آن نسبی است، بهتر است بخشی از تمرکز خود را روی تولید ارزش برای جامعه و شبکه سازی و ایجاد رابطه بگذارید تا به موفقیت لازم دست یابید. احتمالا شما هم گاهی با دیدن هنرمندهای موسیقی خیابانی با خود فکر کرده اید که با توجه به مهارت و توانایی هایشان، چرا در جایگاه درستی قرار ندارند. پس در بعضی زمینه ها، معیار های دیگری -بیشتر از تلاش و مهارت- بر موفقیت نهایی تاثیرگذار هستند.
تفاوت زیادی بین نفرات اول و دوم هر مسابقه یا حرفه ای وجود ندارد -گاهی به اندازه چند صدم ثانیه- ولی کمتر کسی نام فرد دوم مسابقات را به یاد دارد. هیچ شکی در میزان موفقیت بی پایان افراد موفق نیست. گاهی در یک زمینه، عملکرد ما محدود است و نمی توانیم با فردی بسیار موفق (سوپراستار) در آن زمینه رقابت کنیم. پس بهتر است راه و روش دیگری را برای موفقیت انتخاب کنیم.
می توان گفت این قانون یکی از ناامید کننده ترین قوانین است. اگر در گذشته تجربه موفقیت مرتبطی داشته باشید؛ برای کسب موفقیت های جدید شانس شما بیشتر است. نمودار موفقیت در ابتدا بسیار آرام پیش می رود ولی بعد از طی زمان مناسب به کمک موفقیت های پیشین به صورت تصاعدی رشد می کند. پس در اوایل راه صبور باشید و شبکه ارتباطی خود را گسترش دهید.
افراد یک تیم می دانند که موفقیت تیمی حاصل تلاش تک تک افراد تیم است. اما برای ناظران خارج از گروه، این موضوع قابل درک نیست. آن ها نیاز به یک فرد دارند تا اعتبار کار را به او نسبت دهند. پس تلاش تیم را به کسی نسبت می دهند که بیشتر دیده شده یا صحبت کرده است.
برای رفع این مشکل بهتر است از این به بعد بیشتر صحبت کنید. روی کارهایی که قابل رویت هستند کار کنید و شهرت خوبی در این زمینه پیدا کنید.
ما همیشه فکر می کنیم که سن نقش مهمی در موفقیت ایفا می کند. گمان می کنیم با افزایش سن توانایی خلاقیت را از دست می دهیم و برای پرورش ایده ی مناسب، خیلی زود دیر می شود. اما داده ها نشان می دهند بهره وری (به معنای توانایی تبدیل یک ایده به محصول) عامل مهم تری در رسیدن به موفقیت است.
پس بهتر است درباره توانایی ها -بر مبنای سن خودتان- قضاوت نکنید و فقط به تولید محصولات خوب ادامه دهید. توجه کنید که تنها این تلاش و پشتکار است که منجر به اتفاق های خوب می شود.
در این مطلب تلاش کردیم خلاصه کوتاهی از کتاب "فرمول؛ قوانین جهانی موفقیت" اثر آلبرت لزلو باراباشی را بررسی کنیم تا به پاسخی برای میل درونی ما به موفق شدن برسیم. یاد گرفتیم که جامعه اطرافیان خود را افزایش دهیم. سپس در راستای اهداف خود تلاش کنیم و بدانیم هیچ وقت دیر نیست. شما چه تجربه ای از مسیر موفقیت دارید؟